رابرت گالوین رئیس سابق هیات مدیرهی شركت موتورولا، به عنوان پدر این روش، تعریف زیر را برای نگاشت مسیر ارائه میكند:
“نقشه راه، نگاهی گسترده به آیندهی زمینهی تحقیقاتی منتخب است كه از تصور و دانش جمعی در مورد مشخصترین محركهای تغییر در آن زمینه، تشكیل شده است“.
نقشه راه فنآوری ارتباط نزدیكی با مدیریت دانش دارد; تعریف فوق نیز بر اهمیت دانش و تخصص در این فرآیند تاکید دارد. همچنین، در این تعریف بر طبیعت جلورونده (ترقیخواه) این رویكرد، و انعطافپذیریاش تاكید شده است.
همچنین، گالوین بیان میكند كه “نقشههای راه در مورد چشماندازها آگاهی میدهند و منابع را از بخش خصوصی و دولتی جذب میکنند، ارزیابیها را ترغیب نموده و بر پیشرفت کارها نظارت میکنند. آنها فهرستی از امور ممکن در زمینهای خاص هستند. … در مهندسی، فرآیند تدوین نقشه راه، تاثیر مثبت فراوانی بر مدیران دولتی و صنعتیای دارد که پرسشهایشان در مورد نحوهی حمایت از فنآوری بنیادین بیپاسخ مانده است.”
موسسه صنعتی دانشگاه كمبریج نقشه راه فنآوری را اینگونه تعریف میكند: “وسیله برنامهریزی سطحِ بالا كه میتواند برای پشتیبانی توسعه و اجرای استراتژی و برنامهها، همچنین ارتباطات برنامه استفاده شود.
از دیدگاه برنامهریزی و ارزیابی علوم و فنآوری، نقشه راه، ابزار تصویرنگاری مهمی است که روابط میان برنامههای پژوهشی پیشنهادی یا موجود، برنامههای توسعه، توانمندی لازم، و نیازها را شکل می دهد. از نظر مدیریت تحقیق و توسعه، نقشه راه فرصتی را برای مباحثه میان افراد علمی، صنعتی و دولتی كه قصد كسب وكار دارند و محققان فراهم میكند تا راههای منطقی را برای توسعه فنآوری پیدا كنند.
نقشه راه علوم و فنآوری، دیدگاه یا چشماندازی مورد وفاق از دورنمای علوم و فنآوری آینده برای تصمیمگیران فراهم میکند. فرآیند تدوین نقشه راه، راهکاری برای شناسایی، ارزیابی و انتخاب گزینههای راهبردی در راستای تحقق اهداف آرمانی علوم و فنآوری، ارایه میدهد.
منبع: ح. ع. آقائی و م. بهشتی نیا, “بررسي الگوهاي تدوين نقشه راه فناوري و انتخاب مناسبترين الگو براي هواپيما”, سمنان, ۱۳۹۱٫